سدیم کلرید

سدیم کلرید

روزنوشت، شب نوشت و نیمه شب نوشت های یک حامد اسحاقی
سدیم کلرید

سدیم کلرید

روزنوشت، شب نوشت و نیمه شب نوشت های یک حامد اسحاقی

فحش می دهند

ناموسم و رفیق و وطن فحش می دهند

این روزها چقدر به من فحش می دهند


کامبیز فحش می دهد و علی فحش می دهد

سینا، تقی، نقی و حسن فحش می دهند


توپ، تانک، فشفشه... و صدا قطع می شود

ایول، برادران چه خفن فحش می دهند


ما که به تیمشان علنی فحش داده ایم

حتما به تیممان علنا فحش می دهند


اینجا چهل هزار و دو تن حاضرند، پس

اینجا چهل هزار و دو تن فحش می دهند


بازی قبل را به هوا فحش داده اند

بازی بعد را به چمن فحش می دهند


ما را به قصد کشت در استادیوم زدند

نامردمی است، بعد زدن فحش می دهند


این لیگ در تمام وطن پخش می شود

یعنی که در تمام وطن فحش می دهند


چن چانگ چون ژژه ژان لی ژیائو فنگ

انگار مردمان پکن فحش می دهند


فرصت تمام گشت و به پایان رسید شعر

من می روم اگر چه به من فحش می دهند

نظرات 3 + ارسال نظر
summer شنبه 29 تیر 1392 ساعت 03:40

چن چانگ چون ژژه ژان لی ژیائو فنگ

انگار مردمان پکن فحش می دهند


این تیکه اش عالی بود =))))

سجاد ناصری جمعه 28 تیر 1392 ساعت 00:51 http://sajadenaseri.blogfa.com

سلام حامد جان
خوبی؟
مرسی از شعرت.لذت بردم

سلام سجاد
ما خوبیم برادر. متشکریم از لذت بردنتون :-)

مرضیه پنج‌شنبه 27 تیر 1392 ساعت 01:22

سلام، بعد از مدتها...دوباره یه سر ب وبلاگتون زدم!
و هچنان از نوشته هاتون لذت میبرم!

سلام، بعد از مدت ها بازم خوش اومدین. ممنون که لذت بردین :-)

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.